فرهنگ و تمدن اسلامی

سیاسی فرهنگی عرفانی اجتماعی اقتصادی

فرهنگ و تمدن اسلامی

سیاسی فرهنگی عرفانی اجتماعی اقتصادی

این وبلاگ با هدف فعالیت در زمینه نهضت علمی و فرهنگی ان شاءالله با یاری خدا و حضرت مهدی(عج) شروع به کار می کند...



چند نکته ی مهم:

1-      چهره ی عبوس ملت ایران برای امریکا، مبتنی بر فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) است؛ دشمن می خواهد آنرا بشکند و متأسفانه دولت حزبی یازدهم نیز در همین راستا اسلام رحمانی که جلوه ای از اسلام امریکائیست را مطرح می کند.

2-      حل مشکلات اقتصادی از طریق رابطه و مذاکره با امریکا، دروغ و خلاف است!!

3-      جریان نفاق، از بن دندان نظام اسلامی و ولایت فقیه را قبول ندارد؛ به خاطر حسادت نسبت به اینکه چرا من ولی فقیه نشدم ؟!! پیدا کنید پرتغال فروش را...

4-      هدف اصلی دشمن خارجی و جریان نفاق، نفی حاکمیت دین در عرصه حکومت و زندگیست! یعنی مخالفت با تشکیل دولت اسلامی.

امام خامنه ای می فرمایند:

من وقتى به تهدید خارجى اشاره مى‌کنم، منظورم مراکز قدرت جهانى است. برادران و خواهران؛ فرزندان عزیز من! امروز تهدید مضاعفى نه فقط ایران، بلکه همه‌ى کشورهایى را تهدید مى‌کند که در ردیف کشورهاى پیشرفته‌ى اروپایى و امریکایى قرار ندارند. این تهدید مضاعف چیست؟ از یک سو نفوذ مستقیم قدرتهاى بزرگ و در رأس آنها امریکا، و از سوى دیگر موج جهانیگرى است؛ موجى که امروز در خود امریکا، هم از طرف بخشى از مردم امریکا، علیه آن تظاهرات مى‌شود.

جهانیگرى یعنى چه؟ یعنى یک مجموعه از قدرتهاى جهانى؛ عمدتاً آن کسانى که در سازمان ملل هم نفوذ دارند؛ عمدتاً همان کسانى که استعمارگران دیروز دنیا بودند؛ چند کشورى که درصددند فرهنگ و اقتصاد و عادات و آداب خودشان را به همه‌ى دنیا گسترش دهند؛ یک شرکت سهامى درست کنند که نود و پنج درصد سهمش در واقع مال آنهاست، پنج درصد بقیه هم مال همه‌ى کشورهاى دیگر. اختیار در دست آنها و تصمیم‌گیرى هم با آنهاست! این معناى جهانیگرى است که امروز بسیارى از کشورها، بسیارى ازرجال سیاسى جهان سوم و بسیارى از روشنفکران دنیا، با آن مخالفت و مبارزه مى‌کنند و از آن مى‌ترسند. بعضى از مسؤولان ما نقل کردند که در کنفرانسهاى جهانى، بسیارى از کشورهاى مشترک در کنفرانس 77 و غیر متعهّدها، از جهانى شدن مى‌ترسند؛ چون مى‌دانند که جهانى شدن، یعنى سلطه‌ى امریکا بر اقتصاد، فرهنگ، ارتش، سیاست، حکومت و تقریباً بر همه چیز کشورهاى دیگر. این تازه غیر از اعمال نفوذ مستقیم است.

این‌که شما مى‌بینید بر روى بى‌اعتنایى ایران به امریکا این همه فشار مى‌آید - امریکاییها از تمام وسایل استفاده مى‌کنند، براى این‌که این چهره‌ى بى‌اعتنا و عبوسى را که ملت ایران در مقابل امریکا گرفته، در هم بشکنند - براى این است که در اطراف دنیا همه‌ى زحمت خودشان را کشیده‌اند تا بتوانند سیاسیّون سالم را وادار به تملّق و تواضع و تعظیم و تسلیم کنند. امریکاییها به رؤساى کشورهاى آفریقایى، آسیایى و امریکاى لاتین این‌طور تفهیم کرده‌اند که براى زندگى کردن، هیچ چاره‌اى نیست، مگر تسلیم شدن در مقابل امریکا و سیاستهاى آن. بسیارى از آنها هم این را قبول کرده‌اند! تنها یک کشور، یک ملت و یک دولت در دنیا است که زیر این بار نرفته و مى‌گوید ما کارى به کار امریکا نداریم؛ اما حاضر هم نیستیم تسلیم زورگویى و فشار و تحمیلِ سیاستها و روابط امریکا شویم. آن کشور، جمهورى اسلامى ایران است.

مسؤولان امریکایى، گاه در مقام بیان و خطابه اظهارات ریاکارانه‌اى ابراز مى‌کنند. بعضى وقتها از ملت ایران یک تعریف نیمه‌کاره و یا از بخشى از مسؤولان و نظام ایران تعریفى بر زبان مى‌آورند. هدف آنها این است که بتوانند بر ایران سلطه‌ى سیاسى و اقتصادى، و اگر بشود، سلطه‌ى نظامى پیدا کنند. بازارهاى ایران مورد طمع آنهاست. منابع ایران مورد طمع آنهاست؛ از همه بالاتر، چون ملت و نظام انقلابى و اسلامى ایران توانسته است خیزش عظیمى را در دنیاى اسلام به‌وجود آورد - یک بیدارى که به آسانى نمى‌توانند آن را از بین ببرند - مى‌خواهند با قانع کردن و خاضع کردن ایران، این خیزش جهانى را از بین ببرند؛ یعنى به دنیا این‌طور بگویند که اینهایى که خودشان شروع کننده بودند، آمدند در مقابل امریکا اظهار تسلیم و خضوع کردند! بنابراین، هدف، روابط سالم نیست. آنها در تبلیغاتشان آن حرفها را مى‌زنند؛ عدّه‌اى هم متأسّفانه در مطبوعات کشور و غیره، همان حرفها را تکرار مى‌کنند که گویا ارتباط با امریکا خواهد توانست همه‌ى مشکلات اقتصادى کشور را حل کند. این دروغ و خلاف است.

امریکاییها براى ارتباطات و فعّالیتهاى خودشان در دنیا، یک وجهه‌ى نظر بیشتر ندارند - آن را هم مى‌گویند؛ پنهان و کتمان نمى‌کنند - و آن، منافع امریکاست. چنانچه با کسى رابطه برقرار کنند، اگر بپرسند چرا، مى‌گویند منافع ما ایجاب مى‌کند؛ چون براى آنها منافعشان مهم است! امریکا به هیچ کشورى سود نمى‌رساند. اگر چند میلیون دلار به کشورى وام بدهد، چند برابر از او امکانات مى‌گیرد! امروز اگر شما به این منطقه نگاه کنید، مى‌بینید که این کشورهاى اطراف ما دچار فقر و ضعف و استبداد و فساد و مشکلات فراوانى هستند. اینها مگر با امریکا روابط ندارند؟! همه‌ى اینها با امریکا روابط دارند. امریکاییها از آنها استفاده مى‌کنند، اما به آنها استفاده نمى‌رسانند!

 

بارها امریکاییها اعلان کردند که هدف آنها از ارتباط با کشورها، تأمین منافع دولت امریکاست! معناى این حرف چیست؟ معنایش این است که از نظر امریکاییها، منافع یک شهروند امریکایى، بر منافع یک شهروند ایرانى - هر که باشد - ترجیح دارد؛ یک جوان امریکایى، بر جوان ایرانى ترجیح دارد؛ یک عنصر امریکایى - هر که باشد - بر یک عنصر ایرانى و یا غیرایرانى ترجیح دارد. سیاست امریکا در مسائل جهانیش بر این مبناست. هدف اصلى این است.

البته با دروغ و فریب، اسم حقوق بشر را مى‌آورند! کشورهایى هستند که امریکا از نفت آنها استفاده مى‌کند؛ در آنها یک‌بار یک مجلس منتخب مردم تا امروز تشکیل نشده است؛ یک حاکم منتخب مردم، یک رئیس جمهور منتخب مردم در آن کشورها وجود ندارد؛ اما امریکا اسمى از دمکراسى و حقوق بشر در آن کشورها نمى‌آورد! چرا؟ چون منافعش را از آنها تأمین مى‌کند. با رژیم صدام - در دورانى که رژیم صدام با ایران مى‌جنگید؛ چون بر طبق منافع آنها بود - کمال همکارى را کردند؛ بعد که رژیم صدام به کویت حمله کرد و منافع آنها را تهدید نمود، با او مقابله کردند؛ آن‌وقت صدام شد ظالم و جنایتکار و عنصر غیرقابل اعتماد! مگر قبلاً نبود؟!

همین امروز مؤسّساتِ متعدّدى در خودِ امریکا و در اروپا از طرف امریکاییها فعّالیت مى‌کنند تا روى دولت ایران، روى افکار عمومى ایران و روى فضاى ذهنى ایران فشار وارد کنند. من گزارشى از این مراکز به ظاهر تحقیقاتى دارم که نشان مى‌دهد آنها در باطن براى این درست شده‌اند که فشار سیاسى و تبلیغاتى بیاورند و افکار عمومى را علیه نظام اسلامى تجهیز کنند. من اسم این مؤسسات را هم دارم؛ مى‌دانم که فعّالیتهایشان چیست و چه کار مى‌کنند. اینها به زبان، اظهار دوستى مى‌کنند؛ اما فلان عنصر سیاسیشان، عنصر نظامیشان، وزیر دفاعشان، فرمانده نیروهایشان در خلیج فارس، قلدرانه صحبت مى‌کند! دستگاههاى جاسوسیشان هم در خفا مشغول توطئه‌اند، که چون مجال نیست، من در این خصوص بیشتر صحبت نمى‌کنم. متأسّفانه بعضى از اینها توانسته‌اند از بعضى از اوضاع آشفته استفاده کنند؛ داخل ایران هم بیایند و با این و آن تماس بگیرند! یکى از اینها وقت برگشت از ایران در آن‌جا گزارشى داده و گفته همه چیز در مورد ایران تمام شده است؛ ما فقط باید سفیرمان را به ایران معرفى کنیم! شخصى شنید، گفت: خواب خوش دیدید، خیر باشد! در این‌جا به او چه گفتند که او چنین برداشت کرده که همه چیز تمام شده است؟! چه کسى با او حرف زده است؟! اینها چیزهایى است که تهدیدهاى داخلى را تشکیل مى‌دهد.

عزیزان من! اگر ما در داخل متّحد و منسجم باشیم، اگر مردم با دولت و مسؤولانشان صمیمى باشند و ارتباط داشته باشند، دشمن خارجى هیچ تأثیر سوئى نمى‌تواند بگذارد و هیچ اقدامى نمى‌تواند بکند؛ اما متأسفانه در داخل، ایادى دشمن هستند. امروز در این کشور «عبداللَّه‌بن‌ابى»هاى منافق هستند؛ کسانى که حتى یک روز حکومت امام و حکومت نظام اسلامى را از بن دندان قبول نکردند! در زمان پیامبر، یکى از منافقان بسیار فعال، «عبداللَّه‌بن‌ابى» بود که با یهودیها و کفّار قریش و جاسوسهاى امپراتورى روم مى‌ساخت و از هر وسیله‌اى استفاده مى‌کرد، براى این‌که شاید بتواند حکومت پیامبر را از بین ببرد؛ چرا؟ چون قبل از آن‌که پیامبر به مدینه بیاید، او تصوّر مى‌کرد که در آینده، رئیس و حاکم و پادشاه مدینه خواهد شد! پیامبر در واقع مقام او را از او سلب کرده بود. امروز در این کشور «عبداللَّه‌بن‌ابى»هایى هستند؛ کسانى که خیال مى‌کردند اگر انقلابى در این کشور رخ دهد، حکومت وقف آنها و متعلّق به آنهاست. کسانى که نه فقاهت را قبول داشتند، نه امام را قبول داشتند، نه مردم را قبول داشتند، نه احساسات دینى را قبول داشتند. پیامبر با «عبداللَّه‌بن‌ابى» خوشرفتارى کرد و او را مجازات ننمود. نظام اسلامى هم با اینها خوشرفتارى کرد و به مجازاتشان نپرداخت. اینها امروز به برخى از پدیده‌هایى که دست دشمن در آنهاست، مى‌نگرند؛ خیال مى‌کنند فرصتى پیدا کرده‌اند که به نظام اسلامى ضربه بزنند. فعّالیتهاى منافقانه‌ى خودشان را مى‌کنند، به این امید که بین مسؤولان اختلاف باشد؛ به این امید که بین مردم اختلاف باشد؛ به این امید که جوانان رابطه‌شان را با نظام اسلامى قطع کنند؛ به این امید که جوانان با دین قهر کنند!

عزیزان من! هدف اصلى دشمنان - چه دشمنان خارجى، چه دشمنان دورو و منافق داخلى - عبارت است از نفى حکومت دینى و حکومت اسلام. اصل قضیه براى اینها این است و به کمتر از این هم راضى نیستند. اینها مى‌دانند تا وقتى که قدرت در دست دین و احکام دینى است، تا وقتى‌که مقرّرات مجلس شوراى اسلامى باید طبق دین باشد، تا وقتى این قانون اساسى هست - که این قانون اساسى منطبق بر دین است - در این کشور نمى‌توانند کارى بکنند. تا وقتى مسؤولان کشور به مبانى دین و اسلام و فقاهت پایبندند، اینها کارى نمى‌توانند بکنند. مى‌خواهند این پایبندى را از بین ببرند؛ هدف این است. مى‌خواهند همان تجربه‌اى را که در صدر اسلام به‌وجود آمد، دوباره تکرار کنند.

 بیانات امام خامنه ای در دیدار با جوانان در مصلّاى بزرگ تهران (01/02/1379)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی