رابطه با امریکا(8) – تحلیل استراتژیک
پس از تسخیر لانهى جاسوسى امریکا، امریکاییها تکرار کردند که چرا این کار را کردید؟ این اهانت بود؛ این تجاوز به حدود بینالمللى بود. بعضى خیال مىکنند که لانهى جاسوسى را که دانشجویان ما تسخیر کردند، واقعاً اینگونه بوده است؛ نه. بعد از انقلاب، این ملت و نظام جمهورى اسلامى، نهایت مدارا را با امریکاییها کردند. اوّلِ انقلاب، مردم بهخاطر بُغضى که نسبت به امریکاییها داشتند، رفتند عناصرى از سفارت را دستگیر کردند و به همین مدرسهى رفاه و علوى - که محلّ اقامت امام بزرگوار بود - آوردند؛ اما امام دستور دادند آنها را آزاد کردند و وسایل را فراهم نمودند که اگر مىخواهند از کشور خارج شوند، با سلامت خارج شوند و رفتند. کسى به آنها تعرّضى نکرد.
امریکا دستبردار نبود. آنها در همان ماههاى اوّلِ انقلاب، هر روز یک توطئه و یک حرکت علیه انقلاب کردند؛ هر روز با این ملت یک طور دشمنى ورزیدند. عکسالعمل دشمنیهاى آنها این شد که جوانان ما رفتند سفارت امریکا را تصرّف کردند و عوامل آن سفارت را مدتى نگهداشتند؛ بعد هم فرستادند و تمام شد و رابطه با امریکا قطع گردید. بنابراین، سیاست استکبارى امریکا از روز اوّلِ انقلاب اسلامى، توطئهها و دشمنیهاى خود را علیه این انقلاب شروع کرد. البته آنها یقین داشتند که به مدّت کوتاهى خواهند توانست نظام اسلامى و انقلاب را از بین ببرند! مطمئن بودند که این کار را خواهند کرد؛ منتها بد فهمیده بودند و ملت و اسلام و مسؤولان کشور و انقلاب را نشناخته بودند. امروز هم بد مىفهمند. امروز هم لحن مسؤولان امریکایى علىالظّاهر ملایم شده است و به ظاهر تفاوت پیدا کرده است؛ اما باطن قضیه همان است. آنها به کمتر از تسلّط بر منابع سیاسى و اقتصادى این کشور، به چیزى قانع نیستند. آنها مىخواهند همان بساط قبل از انقلاب تکرار شود. البته در وهلهى اوّل این را نمىگویند؛ اما هدفشان این است. آنها با اصل استقرار حاکمیت اسلام که موجب بیدارى و پایدارى مردم شده است، مخالفند. هرچیزى که موجب شود ملتها بیدار شوند، هر استکبارى و امروز استکبار امریکایى در درجهى اوّل، با آن مخالف است؛ چون اینها با بیدارى ملتها مخالفند. هرچیزى به مردم پایدارى و صبر و استقامت بدهد، در نظر آنها مبغوض است.
اسلام به جوانان پایدارى و استقامت مىدهد. این را در جنگ هشت ساله و در خودِ انقلاب امتحان کردند. دیدند که عشق به اسلام چطور جوانان را با استقامت در صحنه نگه مىدارد؛ مردم را در مقابل سدّ پولادینِ به ظاهر خللناپذیر دشمن، وادار به استقامت مىکند و آن سد را فرو مىریزد. این را دیدند، لذا با اسلام دشمنند، با اسلام مخالفند. در تبلیغات خودشان شایع مىکنند که قطع رابطهى ایران و دولت امریکا به ضرر ملت ایران است! نه آقا، صددرصد به نفع ملت ایران است. این یک حربهى از اثر افتاده است که بخواهند در میان ملتها اینطور وانمود کنند که اگر ملتى با امریکا رابطه داشته باشد، از لحاظ اقتصادى و مادّى، همهى مشکلاتش بر طرف مىشود؛ نه، یک روزى بعضى از دولتهاى ساده لوح اینگونه خیال مىکردند. در کشور ما هم در اوّلِ انقلاب، عدّهاى که قدرتى پیدا کرده بودند و در رأس کارها قرار داشتند، اینگونه خیال مىکردند؛ لیکن تجربهها در نقاط مختلف دنیا عکس این را ثابت کرد. در کشور الجزایر، مردم مشکلات اقتصادى داشتند - که داستانهاى مفصّلى دارد - اینطور وانمود کردند که رابطهى با امریکا، بازکنندهى این گرههاست! در نتیجه به این سمت رفتند؛ اما نتیجهى کار آنها را شما امروز مىبینید که در الجزایر چه خبر است: دولتهاى منقطع از مردم، حکومت نظامى ستمگر، سرکوب شدید حرکت مردمى و اسلامى، تسلّط باندهاى قدرتى که تا چند ماه قبل از این در روزنامهها مىخواندید و از رسانهها مىشنیدید که هرچند روز یک بار در یکى از روستاهاى الجزایر، یا در یکى از شهرکهاى اطراف مرکز کشور، کشتار و قتل عام بیست نفر، پنجاه نفر، صد نفر به وسیلهى ایادى شناخته نشده(!) انجام مىشد.
امام در نامهاى که به رهبر شوروى سابق نوشتند، فرمودند: شما که بساط جدیدى را در کشورتان راه مىاندازید، مواظب باشید که به غرب و به امریکا آن چنان گرایش پیدا نکنید که آنها بر امورتان مسلّط شوند! این توصیه مورد توجّه قرار نگرفت و امروز شما وضعشان را مىبینید. رابطهى با امریکا، از لحاظ اقتصادى، نتیجهاش همان چیزى است که امروز شما در روسیه مىبینید. بسیارى از کشورهایى که من نمىخواهم اسم بیاورم و رابطههاى بسیار خوب و عالى با امریکا دارند، از لحاظ اقتصادى، وضعشان زیر صفر و بسیار بد است و پول ملىشان بسیار بسیار بىارزش است. اینها براى ملت ایران تجربه است. ملت ایران اگر بخواهد وضع مادّى و اقتصادى خود را اصلاح کند - که البته بدون تردید اصلاح خواهد کرد - این به عزم، به اراده، به تصمیم، به کار همهى طبقات، به همکارى با دولت و حمایت از مسؤولان کشور، به شجاعت در اقدام، به تأثیر نپذیرفتن از سیاستهاى خارجى و به تأثیر نپذیرفتن از تبلیغات بیگانه احتیاج دارد. اینهاست که وضع یک کشور را درست مىکند؛ نه ارتباط با امریکا، نه رفتن زیر بار زورگویانى که تجربهى ارتباط با آنها را ما سالها در این کشور داریم. ملت ایران گولِ این تبلیغات فریبندهى دشمن را نمىخورد.
اگر چه شما جوانان عزیز، آن دورانى را که ما عمرى را در آن گذراندیم و سختیها و رنجها و تحقیرهاى آن را نسبت به ملت ایران، با همهى وجودمان لمس کردیم، ندیدید، اما مىتوانید آن را بشناسید؛ مىتوانید بدانید که آن روز بر ملت ایران چه مىگذشت. ملت ایران تجربهى رابطهى دوستانه با امریکا را سالهاى متمادى - دهها سال - در این کشور داشته است! این کشور، مأمن صهیونیستها و سرمایهداران امریکایى شده بود که به اینجا بیایند و خوش بگذرانند؛ نه اینکه اینجا فناورى بیاورند، نه اینکه علم بیاورند، نه اینکه سطح دانشگاههاى کشور را ارتقاء دهند، نه اینکه جوانانِ اینجا را با معلومات و با دانش تربیت کنند. در یک عرصهى علمى جهانى هم ایرانیها آن روز حضور قابل توجّهى نداشتند؛ اما امروز همان جوانان ایرانى هستند که در مسابقات علمى جهانى رتبههاى بالا را بهدست مىآورند. آن روز در دنیا، ایران کشور قابل ذکرى محسوب نمىشد. اگر اسمى از ایران برده مىشد، بهخاطر فلان محصول بود - در محافل خواص، نفت؛ در محافل عوام، قالى و فرش! - اما امروز جوانان ایران، رزمندگان ایران، شخصیتهاى برجستهى ایران، انسانهاى والاى ایران، جوانان با استعداد و نوآور ایران، ساختههاى دست جوانان ایران، چشم ملتها و دوستان ایران را خیره مىکند. موفّقیتهاى شما، در اعماق دنیاى اسلام، دلها را شاد مىکند. چرا وقتى شما در فلان مسابقه پیروز مىشوید، در مصر و فلسطین و سوریه و ترکیه و حتى در بعضى از کشورهاى امریکاى لاتین، یک عدّه بلند مىشوند، پایکوبى و شادى مىکنند؟ چون امروز ایران در دنیا عزیز است. این عزّت، به برکت ایستادگى و به برکت «نه» گفتن به استکبار است. عدّهاى از پیشکردههاى دشمن مىخواهند این «نه» گفتن را از این ملت بگیرند؛ اما به فضل پروردگار نخواهند توانست.
بیانات امام خامنه ای در دیدار گروه کثیرى از دانشجویان و دانشآموزان به مناسبت سیزدهم آبان ماه در سالروز میلاد امام على (ع)، (12/08/1377)