تحمل سختی ها و مشکلات در مبارزه-2 (شرحی بر اسلام ناب محمدی):

تحمل سختی ها و مشکلات در مبارزه-2 (شرحی بر اسلام ناب محمدی):

از همان ابتدای تاریخ که اولین گام در راستای برقراری عدالت برداشته شد، این سیلی ها بوده ...

حالا در یک زمان به یک شکل و در زمان دیگر به نحو دیگر اما این که باید تاوان پس بدهیم و سیلی بخوریم همیشه بوده و هست و همیشه مثل هم است... حالا شرایطی را در نظر بگیرید که انسان های داعیه دار برپایی عدالت همچو حضرت ابراهیم، رسول خدا، امیرالمومنین و مابقیه ائمه و اولیائی که در این راستا گام برداشتند کاری به عدالت نداشتند، در گوشه ای می نشستند و دعا می کردند و ذکر می گفتند و نماز و روزه می گرفتند و کاری به این کارها نداشتند، هیچ احدی کاری به کارشان نداشت... اما این خلاف سیره و خلاف شیوه انبیا است و اگر کسی اکنون هم چنین باشد خلاف سیره و شیوه انبیا عمل کرده...

حال در زمانی که اسلام رو به انحطاط بود، چیزی به اسم عدالت دیگر باقی نبود، این قلوب انسان ها بود که انقلابی بس عظیم و الهی را شکل داد، انقلابی که داعیه دار برپایی عدالت بود و هست {انقلابی که ذاتش دشمن تراش است (مضمون سخن رهبری)} انقلابی که تا به ابد مورد دشمنی زورگویان و ظالمین و شیاطین است زیرا بیدار کننده فطرت ها و به دنبال برقراری عدالت است... حال با این اوصاف چطور کشوری با این اوصاف می تواند با زورگویان جهان مذاکره کند و به نتیجه و توافق برسد؟؟؟!

آخر چطور؟؟! مگر نه اینکه مقصد و مقصود این دو از هم جداست؟ پس چطور می خواهند به توافق برسند؟

به نظر من همه ی ما موظفیم به دنبال پاسخش باشیم؟

در جهان باید حق برپا شود و جز این نباید باشد و انقلاب ایران در این راستا است...

مسلما باید گفت: مذاکره با سیستم ظلم جهانی و با شیاطین بزرگ، اصلا هیچ معنایی ندارد بلکه باید با سیستم ظلم جهانی مبارزه کرد و جلویش ایستاد... مطابق اسلام ناب تنها زمانی میشود با سیستم ظلم مذاکره کرد که حرف حساب داشته باشد نه اینکه بخواهد زور بگوید و حرفش را به کرسی بنشاند...

یکی از ضرباتی که شیاطین بزرگ در این دو سال مبارزه به ایران و ملت ایران زدند، تلف کردن وقت ما بوده، تلف کردن وقت در زمینه کار علمی، فرهنگی، اقتصادی و... و مگر تلف کردن وقت انسان ها جز کار شیطان است...!

در رابطه با سیاست بردبرد که دولت یازدهم آنرا مطرح کرد! باید به آن ها گفت: سیاست بردبرد؟!! این سیاست جز در یک مورد معنا ندارد و آن زمانی است که حق و باطلی وجود نداشته باشد و کنار برود... آری چنین است...! این زمان است که بردبرد معنا دارد... حال باید دید این حضرات چه می کنند و به دنبال چه هستند؟؟ آیا واقعا به دنبال رفاه و آسایش مردم هستند؟!!!

طبق "بیانات رهبری در اولین روز سال 1394 در حرم مطهر رضوی : آن ها به این مذاکرات احتیاج دارند، آمریکا به مذاکرات هسته‌ای بسیار احتیاج دارد. این اختلافاتی هم که می‌بینید در بین آمریکایی‌ها هست، سناتورهای آمریکا یک‌ جور، دولت آمریکا یک‌ جور، این معنایش این نیست که این ها به این مذاکرات نیازمند نیستند؛ نه، آن جناح مقابل دولت، مایل است امتیازی را که در این مذاکرات وجود دارد، به نام حریفش که حزب دموکرات است ثبت نشود؛ دنبال این هستند. به این مذاکرات احتیاج دارند و این مذاکرات را برای خودشان لازم میدانند امّا ابراز استغنا میکنند."

پس این آمریکایی ها هستند که اگراین مذاکرات به فرجام نرسد ضربه ای سخت می خورند...

پس از 8 سال دولت نهم و دهم، ما باید پیشروی می کردیم و آن ها را تحریم می کردیم نه عقب نشینی... چرا که آن ها به ما محتاج بودند... (کافی ست باور کنیم و بیابیم ارزش های والای مرز و بوممان را... کافی ست ایران را همان طور که هست بشناسیم نه همانطور که به ما می شناسانند آن وقت است که باور این حرف ها ممکن می شود)

اگر ما از آرمان های انقلاب که والاترین آن برقراری عدل در جهان است، برپایی حق در جهان است کوتاه بیاییم، خیانت کرده ایم و پیرو ائمه اطهار نیستیم (چرا که همه ائمه به دنبال برقراری عدل و حق بودند)...

حالاست که می توان معنی خائن بودن این حضرات دولت یازدهم را به وضوح فهمید و دید....

در طول تاریخ، همه ائمه و اولیا که در راس آن ها رسول خدا (ص) بودند، بسیار زیاد تحت فشار بودند اما چون مقصد یک مقصدی بود که این ها پیش او هیچ نبودند... ذره ای خم به ابرو نیاوردند زیرا آن ها وظیفه انجام ماموریت الهی و دعوت الهی را بر عهده داشتند و این هیچگاه خستگی بردار نیست...

می خواهم چیزی بگویم که خیلی زیباست، اهل بیت فاطمه زهرا (س) با اینکه اندک بودند و با اینکه در زمان هر یک ابزار جنگ در نزد آن ها کم بود و تعدادشان هم کم بود لکن روح الهی و روح ایمان در آن ها کاری کرد که بر همه ی ستم کاران زمانه خودشان غلبه کرده و اسلام را زنده کردند...

اکنون جوان عزیز اگر یک نفر هم هستی گام بردار و به عظمت الهی ایمان داشته باش و اگر تک تک ما با الگو قرار دادن این عزیزان، حتی با کمی تعداد (که البته اکنون در برهه ای از تاریخ هستیم که تعداد انسان هایی که خواهان حق و عدالتند بسیارند فقط باید هوشیار گردند) و کمی ابزار جنگ در مقابل قدرت های پوچی که در برابر ما ایستاده اند مقاومت و ایستادگی کنیم و روحیه مقاومتمان را از دست ندهیم، قطعا پوز استکبار و ظلم و شیاطین را به زمین می مالیم برای همیشه...

یکی از قاعده های اسلام ناب این است که از همان ابتدای پیدایش اسلام خون طیب جوان ها در راه اسلام ریخته شده است، این یک شیوه مرضیه است که در شیعه امیرالمومنین (ع) از ابتدای پیدایش اسلام تاکنون بوده است. از امیرالمومنین گرفته تا امام حسن و امام حسین و سایر ائمه که در پشت پرده تقیه، اسلام را ترویج و قرآن را تایید کردند... مگر ما از پیغمبر (ص) بالاتریم مگر ما از حسین بن علی بالاتر هستیم؟! آن ها همه چیزشان را دادند در راه اهدافشان... پس ما هم باکی نداریم که جوانمان فدای اسلام و مکتب اسلام شود (دیگر جوان ما عزیزتر از جوان امام حسین (ع) که نبوده برایمان) بلکه مسروریم از اینکه پیرو وهم مسیر ائمه بوده ایم و هستیم... پس اگر کسی گفت این همه شهید دادیم، این اسلام ناب نیست... حالا این شخص که این حرف را می زند هر که می خواهد باشد... او پیرو مکتب اسلام ناب محمدی نیست....

"ما  باکی نداریم که خون های طیب جوان های ما در راه اسلام ریخته شود، باکی نداریم که شهادت نصیب عزیزان ما شده است. اسلام با حماسه شیعه همیشه مقارن بوده است. در صدر اسلام امیرالمومنین (س) بزرگمرد اسلام، بزرگمرد دنیا، با مجاهدات بزرگ خود اسلام را رشد داد، اسلام را شکوفا کرد. امیرالمومنین (س) با شیعه بزرگوار خود در جنگ های بزرگ اسلام پیش قدم بود. اولاد طاهرین او مثل سیدالشهدا (س) که قیام و نهضت کرد و خون خود را در راه اسلام داد، یا سایر ائمه ما که در پشت پرده تقیه، اسلام را ترویج و قرآن را تایید کردند. صحیفه نور ج5 تاریخ 18/12/1357"

والسلام

مرداد/1394