فرهنگ و تمدن اسلامی

سیاسی فرهنگی عرفانی اجتماعی اقتصادی

فرهنگ و تمدن اسلامی

سیاسی فرهنگی عرفانی اجتماعی اقتصادی

این وبلاگ با هدف فعالیت در زمینه نهضت علمی و فرهنگی ان شاءالله با یاری خدا و حضرت مهدی(عج) شروع به کار می کند...

صورت و ظاهر عمل، اگر با باطن آن هماهنگ باشد در صحنه ی وجود انسان حضوری نوری خواهد داشت.

شاید برای برخی سوال باشد که چرا آنچه را خداوند تحت عنوان دین الهی اسلام به قلب نازنین پیامبر عظیم الشان (ص) نازل کرده است –مانند نماز- باید مطابق یکسری آداب خاص ظاهری انجام شود؟

مثلا چرا نماز را عربی می خوانیم و چرا با زبان خودمان با خدا سخن نگوییم؟ خدا که عالم به همه ی زبان هاست...

یا مثلا چرا باید در نماز تعداد خاصی رکوع و سجده برویم و ... چه لزومی دارد یکسری آداب ظاهری رعایت شود در حالی که ما می توانیم دقیقا این کارها را انجام ندهیم  و با خدا حرف بزنیم و نماز بخوانیم یا در سایر اعمال دین چه لزومی به رعایت یکسری ظواهر هست...؟

....

باید در پاسخ گفت: صورت و ظاهر عمل، اگر با با باطن آن هماهنگ باشد در صحنه ی وجودی انسان حضوری نوری خواهد داشت. بدین معنی که این ظواهری که در دین خدا باید در موارد مختلف مثل نماز و... رعایت شود، براساس یکسری اصولی از جانب خداست، که فقط خداوند بدان آگاه است که این اصول را به اصطلاح تکوینیات عالم گویند.

تکوینیات، اصولی است که در حقیقت عالم وجود دارد و قابل تغییر نیست و عملی که ما انجام می دهیم اگر میخواهیم که در باطن ما اثر کند و نور آن عمل وارد باطن ما شود و باطنمان را نورانی کند باید آن دستور و عمل دینی را طوری انجام دهیم که منطبق با اصلش باشد تا تاثیرش را در باطنمان بگذارد و این ممکن نیست مگر اینکه هر عمل را مطابق ظواهری که پیامبر (ص) از جانب خداوند، برای ما بیان نموده اند یعنی مطابق شریعت الهی انجام دهیم.

چرا که شریعت الهی باطن دارد، بدین معنا که ریشه در عالم قدس داشته و به عالم غیب متصل بوده و اعتباری بشری نیست بدین معنا که از ازل تا به ابد وجود داشته و هیچ گاه تاریخش منقضی نمی شود و اعتبارش  بی نهایت است چرا که منشا آن خالق هستی است که بی نهایت است و مانند شریعت بشری نیست که یک روزی به بن بست بخورد و منقضی شود.

تشریعیات عالم (شریعت الهی)، ریشه در تکوینیات عالم دارد و این یک اصل است.

با توجه به این اصل، شئون و مناسبات جامعه باید چنان طراحی و تنظیم گردند که چنین مسئله عمیق و مهمی برای انسان محقق شود (تطابق شریعت بر تکوین). وقتی تمام شئون ومناسبات جامعه اعم از مناسبات در اقتصاد، در سیاست، در فرهنگ و ... مطابق شریعت الهی و مطابق آنچه در قرآن و احادیث ائمه که همان شریعت الهی است چیده شود و همه ی افراد جامعه در زندگی فردی و بالاخص اجتماعیشان مطابق شریعت الهی مناسبات زندگیشان را بچینند، آن زمان است که باطن آن جامعه و باطن انسان هایی که در آن جامعه نفس می کشند و زندگی می کنند سراسر نور می شود و آنگاه می توان گفت جامعه ای محقق می شود که مناسب شان یک انسان است، انسانی که اشرف مخلوقات است –انسان الهی- و انسان در چنین جامعه ای است که می تواند در سایه ی عدالت (چرا که شرایط جامعه برای سیر انسان به سمت کمال و رسیدن به توحید فراهم است نه مثل الان!) به کمال انسانیت و عشق حقیقی خویش برسد و معنای عبودیت و بندگی خداوند را به معنای واقعی بچشد... چنین جامعه و دولتی را جامعه و دولت اسلامی می گویند. جامعه و دولتی که تمام گزاره هایش از ریز و درشت ( از اقتصادش، سیاستش، فرهنگش و در کل جامعه داریش گرفته تا زندگی فردی انسان ها) مطابق شریعت الهی که همان متن قرآن و احادیث ائمه اطهار (ع) است چیده شود و همانطور که گفته شد این جامعه و دولتی ست که می توان به آن نام اسلامی را داد و در آن شئون و عزت انسان رعایت و حفظ می شود، انسانی که می تواند خلیفه خدا روی زمین باشد، انسان کامل.

تحقق چنین جامعه ای، هدفی است که از زمان حضرت آدم (ع) تا حضرت خاتم (ص) دنبال می شده و اکنون نیز در سایه امامت حضرت مهدی (عج) دنبال می شود... فقط این را نباید فراموش کرد که ما نباید دست روی دست بگذاریم و زمان را از دست بدهیم تا امام موعود (عج) ظهور کنند و خودشان همه مسائل را درست کنند، نه! بلکه این خود ما انسان ها هستیم که باید در این میدان وارد شده در جهت اسلامی کردن جامعه و دولت گام برداریم... البته این اسلامی کردن باید ریشه ای انجام شود یعنی کاملا برداشتی باشد از متن قرآن وحدیث نه اینکه آنچه را اکنون هست بگیریم یک بخش هایی را حذف یا یک بخش هایی را اضافه کرده و اسلامیش کنیم.

شریعت الهی، تنها راه رسیدن انسان به مقام شهود حقایق عالم هستی و توحید است و اگر بر فرد و جامعه حاکم شود انسان و جامعه را به ملکوت هدایت می کند که حاکم شدنش بر فرد و جامعه جز با تشکیل دولت اسلامی و در ادامه آن جامعه و تمدن اسلامی ممکن نیست و اگر فردی بخواهد در دولتی که اسلامی نیست به کمال انسانیت و توحید برسد با مشقت های بسیاری روبرو خواهد بود چرا که مناسبات آن جامعه مطابق شریعت الهی چیده نشده، حال نقطه مقابلش را در نظر بگیرید، دولتی که  اسلامی باشد و باطنش سراسر نور باشد که انسان با زندگی در این جامعه باطنش سراسر نورانیت می شود...

وقتی شرایط رسیدن به توحید در جامعه ای فراهم باشد، همه چیز سهل و آسان می شود ، در آن جامعه حتی اگر کسی باشد که بر فرض محال بگوید من نمی خواهم به توحید برسم پس چه لزومی به رعایت شریعت الهی دارم؟ باید به او گفت در چنین جامعه ای که شریعت الهی حاکم باشد و شرایط برای رسیدن به توحید فراهم باشد، همه چیز آسان می شود حتی زندگی عادی برای انسان، چرا که در چنین جامعه ای عدالت برقرار است و همه در فضای عدالت تنفس می کنند... چنین جامعه ای مقصود همه انبیاء و ائمه بوده است...

از خدای یکتا و خالق هستی می خواهیم که ما را در مسیر تحقق چنین دولت و جامعه و تمدنی یاری کند تا انسان ها در سایه عدالت بتوانند توحید را که سراسر عشق و زیبایی ست ... خودشان تجربه کنند و آنرا بچشند و به هدف خلقت خود که همان رسیدن به کمال انسانیت است و چیزی جز توحید نیست برسند...

والسلام 18/05/1394

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی