رمز مقاومت و استقامت 30 ساله این ملت علی رغم همه فشارهای بین المللی در درون ملت بود
آن را در یادگاری جوهر ایرانی باید جستجو کنیم که همیشه به دنبال بهترین پیام ها بوده است...
انقلاب ما....
انقلاب ما، انقلاب انسان بود
انقلاب ما، بازگشت به ارزش ها، به شرف، به افتخار بود
فاصله ی بین ظرفیت های عظیم و بزرگ این ملت با آنچه که در اختیار ملت بود خواستگاه انقلاب ما بود...
«سوره حمد - آیه4»:
در این آیه «یوم القیامه» به «یوم الدین» تعبیر شده و این آیه جایگاه و اهمیت دین آن هم دین حق و الهی را نشان می دهد. چرا که روز قیامت را به روز دین تعبیر کرده یعنی روزی که در آن تمام حقیقت دین حق آشکار می شود. که این دین ظاهر و باطن را شامل میشود....
بسم رب النور
شریعت (دین) که همان سبک و روش و راه و رسم زندگی انسان است غالبا بر دو قسم است:
شریعت الهی (براساس فطرت)
شریعت غیر الهی (براساس تمایلات نفسانی)
بر این اساس هیچ انسانی بدون دین و شریعت وجود ندارد.....
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای منتظری
با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمیباشید و به طلابی که پول برای شما میآورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً
مقدم بر نظر خود میدانید -که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند-، با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
2 - از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
4 - نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم. و الله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشمپوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم.
من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.
یکشنبه 6 / 1 / 68
روحالله الموسوی الخمینی
شروع غفلت
تا 400 سال گذشته مردم پذیرفته بودند که خداوند قوانین و مقررات زندگیشان را تعیین کند و در جوامع مسیحی، کشیش ها نماینده ی ارائه ی حکم خدا باشند-حال این بحثش جداست که کشیش ها درست عمل نمی کردند چرا که بسیاری از قسمت های کتاب مقدس تحریف شده بود و گاها هم برخی کشیش ها با نام دین، مقاصد پلیدشان را پیش می بردند- و در ایران هم تا 150 سال پیش فرهنگ جامعه بدین گونه بود که آنچه که روحانیون می گویند درست است –هرچند که از روحانیون هم بودند کسانی که به نام دین به گونه ای دیگر عمل میکردند- و "دین" باید تکلیف جامعه و مردم را روشن کند....
"کدام دولت در جهت تحقق آرمان های عظیم و جهانی انقلاب اسلامی ایران، این امر بزرگ و اساسی گام برداشته است...؟"
مگر جز این است که از اصلی ترین آرمان های انقلاب برپایی دولت اسلامی و در راستای آن برپایی حکومت جهانی اسلامی، حکومتی که براساس نظام امت و امامت اداره شود...بوده و هست..؟
دولت و حکومتی اسلامی که تنها چند سال در زمان نبی اکرم (ص) و چند سال در زمان امیرالمومنین امام علی (ع) و مدت بسی کوتاه در زمان امام حسن(ع) تحقق پیدا کرد و اساس قیام سید و سالار شهیدان امام حسین (ع) نیز به جهت برپایی و احیای همین امر بزرگ بوده است.
بعد از غدیر و کربلا، انقلاب اسلامی عظیم ما ماموریت احیای این هدف انبیا و ائمه را بر عهده داشته و دارد.
بدین صورت که با انقلاب عظیم ما مرحله اول برپایی حکومت اسلامی که همان نظام اسلامی است تحقق پیدا کرد اما درست مثل زمان های گذشته بودند و هستند کسانی که به خیال خود مانع این حرکت عظیم شدند اما در واقع این خیالی بس پوچ و بیهوده بوده و هست... چرا که این حرکت عظیم که از غدیر شروع شده در کربلا تکرار شده و در انقلاب کبیر ما ادامه پیدا کرده است همچنان مانند قبل در حال پیمودن مسیر خود می باشد (و آنان را که در این مسیر ذره ای خلل ایجاد میکنند کنار میزند و به زباله دان تاریخ می سپاردشان چه بخواهند چه نخواهند...) تا نهایتا پرچم آن توسط نائب امام معصوم به دستان امام عظیممان برسد.
و به همین علت است که می گویند کربلا ادامه غدیر و انقلاب کبیر ما ادامه ی غدیر و کربلا است و چه جمله قابل تاملی ست...
اما باید دید کدام دولت در جهت تحقق آرمان های انقلاب گام برداشته است؟
پرواضح است که دولت نهم و دهم گامی عظیم در این راستا برداشته و بنده صراحتا و با کمال اطمینان خدمتتان عرض میکنم دلیل دشمنی های بی اساس و واهی با دولت نهم و دهم جز بخاطر گام برداشتن در این مسیر نیست چرا که همیشه برخی از زمان امامان معصوم (وقایع عظیم غدیر و کربلا) تا هم اکنون با تحقق این آرمان ها مشکل داشته و دارند، همان انسان هایی که نام انسان بر آنان نهادن بسیار است و نهایتا به زباله دان تاریخ پیوستند و می پیوندند....
والسلام.
13/12/1393
به نام خالق هستی
دانی چرا صحبت از شریعت به میان آوردم؟
اگر بخواهیم شریعت (دین) را معنا کنیم باید بگوییم، هر آنچه که به عنوان راه و رسم و شیوه و قانون و قاعده در زندگی تابع آن هستیم را شریعت (دین) گویند.
براساس این تعریف می توان گفت: هر انسانی برای مراحل زندگی اش اعم از فردی، روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... اش دارای سبک و روشی است یا به عبارتی از یک شریعت و دین پیروی می کند.
حال برای روشن شدن قضیه باید بگویم ما دو نوع شریعت بیشتر نداریم و هر انسانی بلااستثناء تابع یکی از این دو شریعت است حتی اگر خودش خبر نداشته باشد.
که این دو شریعت عبارتند از: 1)شریعت الهی 2)شریعت بشری (غیرالهی)
شریعت الهی: در رابطه با شریعت الهی باید بگویم هر آنچه از احوالات، اعتقادات، باورها، اخلاقیات، اعمال و رفتار پیامبر عظیم الشان اسلام را که در کنار هم جمع کنیم، این مجموعه شریعت الهی را تشکیل می دهند یعنی راه و روش و قوانینی که خداوند بر قلب نازنین پیامبر اکرم (ص) نازل کردند تا ایشان آنها را بروز دهند وبه ظهور برسانند و سرلوحه ای برای باقی انسان ها باشند.
البته اشاره به این نکته ضروری است که از زمان هبوط انسان، شریعت الهی بوده است زیرا انسان همواره به هدایت الهی نیاز دارد و اگر جز این بود از عدالت خدا خارج بود. رفته رفته با گذر تاریخ و متناسب با شرایط و رهنگ زمانه بخشی از این شریعت (دین) الهی ظهور پیدا کرده است تا زمان پیامبر خاتم محمد مصطفی (ص) که این شریعت به کاملترین نحو ممکن بر قلب نازنین پیامبر (ص) نازل شده است.
منشا این شریعت الهی، همانطور که بدان اشاره شد وحی الهی است و به همین دلیل در طول تاریخ حقیقتی واحد داشته و دارد و به هیچ وجه دارای تزلزل نبوده است و تماما به یک سمت حرکت کرده است.
شریعت بشری: حال در مقابل شریعت الهی، شریعت بشری (غیرالهی) است.
نکته اینجاست که در هر زمانی هم شریعت الهی و هم شریعت بشری (غیرالهی) در کنار هم وجود داشته و دارد. بدین معنا که در هر زمانی بودند و هستند کسانی که درمقابل فرستاده ی حق و سخنان او (که همان شریعت الهی است) ایستادگی کردند و شریعت الهی را کنار زدند و طرح شریعتی نو درانداختند.
(در واقع در این شریعت، انسان به جای خدا نشسته است و معتقد است خودش می تواند برای امورات زندگی اش برنامه بچیند و خدا را تنها با نام خالقش قبول دارد و می شناسد و از مابقی اسماء الله از جمله اسم "مدبر" الله غافل است که اوست تدبیر کننده ی انسان و تمام هستی اش...)
شریعتی که منشا آن نفس اماره است که برگرفته از عقلی است که این عقل از سرچشمه ی خود که نور شریعت الهی است قطع شده و به وهمیات و نفس اماره متصل شده است و همانطور که نفس اماره دارای تشتت است، شریعت و دین برگرفته از آن هم دارای تشتت است و مسلما روح و فطرت خداطلب، حقیقت جوی و کمال جوی انسان را سیراب نمی کند چون فطرت انسان می خواهد که او را به سرچشمه اش برسانی و متصل کنی و یکی کنی و تا این نشود آرام و قرار نمی گیرد وهمواره آشفته و بی تاب است. به همین خاطر انسانی که تابع شریعت بشری (غیرالهی) است هیچ گاه آرام و قرار ندارد و همواره به دنبال گمگشته اش می گردد که گمگشته او کسی نیست جز الله و شریعت الهی.حلول ماه مبارک رمضان
ماه میهمانی خدا
ماه زیبای بندگی
ماه گذشتن از خودیت ها...
ماه عشق و دلدادگی...
بر همه شیعیان جهان مبارک باد.